Wednesday, October 20, 2010

ولی امر مسلمین منظومه شمسی : لقب جدید خامنه ای

در پی بازدید ولی امر مسلمین جهان از قم ، شهر بدبخت و بی دفاع ! و استقبال چند صد میلیونی از ایشان ، بدینوسیله ایشان با یک درجه ارتقاء به مقام ولی امر مسلمین منظومه شمسی نائل می آیند . بدیهی است اگر ایشان " همینجوری که تا حالا پیش رفته " به نخوردن قرصهایشان ادامه دهند به مقام عالیتر ولی امر مسلمین کهکشان راه شیری و سپس کل کیهان ارتقاء می یابند . لازم بذکر است که در جریان این سفر به ایشان مقام خدایی نیز پیشنهاد شد که ایشان ( عظما ) حاضر به قبول این مقام نشده و آن را دور از شأن خودشان دانستند . امضاء - دفتر آقا

راستی مگر ایران در قاره افریقاست ؟

ولی امر مسلمین جهان جرأت نداره پاهاش رو از ایران بیرون بزاره

یه چیزی میگم یه خورده بخندین : پاپ بندیکت شانزدهم رو میشناسین که ! هر ماه برای دیدن پیروان خودش به گوشه ای از دنیا میره و همه جا هم با استقبال رسمی دولت ها و مردم این کشورها روبرو میشه . از فیلیپین گرفته تا برزیل و از آفریقا گرفته تا انگلیس . به این میگن رهبر کاتولیک های جهان ! حالا داشته باشین عظمای خودمون رو که طرفداراش و اونایی که یه کله دارن بادش میکنن ادعا میکنن که ایشون ولی امر مسلمین جهانه ولی این ولی بدبخت جرأت نداره پاش رو از ایران بیرون بزاره . تازه بعد از ده سال جرأت کرده یه تک پا بره واتیکان شیعه که همون قم خودمون باشه . میگم فلاکت هم حدی داره ! نه ؟

Saturday, October 16, 2010

آقای محمد رضا خاتمی ! شما با اجازه چه کسی به نمایندگی از مردم ایران از حسن نصرالله گدایی محبت می کنید ؟

آقای محمد رضا خاتمی ، برادر رئیس جمهور سابق ایران ، همسر نوه آقای خمینی !
شما با اجازه چه کسی به سید حسن نصرالله نامه نوشته اید از ایشان درخواست کرده اید که شفاعت کند ؟
چه کسی به شما این نمایندگی را داده است تا برای عنصر وابسته ای که فقط و فقط به صرب پولهای مردم ایران برای خودش جایگاه و پایگاهی درست کرده و عزت و شرف و ناموس لبنانی ها را به ثمن بخس فروخته است ، نامه بنویسید ؟
شما که هستید ؟
اصلاً شما کجا بودید ؟
هنوز شعار مردم را نشنیده اید ؟ آنجا که فریاد میزدند : نه غزه ، نه لبنان ، جانم فدای ایران !
می دانید این شعار یعنی چی ؟
شنیده بودیم که سیاست پدر و مادر ندارد اما نه تا به این حد !
شما را بخدا دست از سر این مردم بردارید و اینقدر عقاید انحرافی و ارتجاعی ایدئولوژیک خودتان را به مردم تحمیل نکنید . همان گوشه امن خودتان بنشینید و از طرف خودتان حرف بزنید . بقول معروف : از طلا گشتن پشیمان گشته ایم ، مرحمت فرموده ما را مس کنید !
امضا - یک ایرانی دل آزرده

Friday, October 15, 2010

نکته جالب : احمدی نژاد و رژیم جمهوری اسلامی در لبنان بیش از ایران طرفدار دارد

به عکس های سفر اخیر احمدی نژاد به لبنان نگاه کنید . شرط می بندم در هیچ کجای ایران نمی توانید چنین صحنه ای ببینید . احمدی نژاد و طرفداران و مزدوران رژیم نمیتوانند حتا یک سالن ورزشی را در هیچ شهر ایران پر کنند . حتا با پول هم نمیتوانند اینقدر مزدور و نان به نرخ روز خور و ساندیس خور دست و پا کنند . دولت ذلیل و خفیف لبنان هم که با سانسور فیلم روزهای سبز حنا مخملباف نشان داد که لیاقتش چیزی بیش از شورش و ترور و حزب الله و قداره کش و جنگ و بحران نیست . خوشحالم که لبنانی نیستم . دیدن چنین دولت بی کفایتی که برای سنار سه شاهی پول مفت حاضر است مثل حیوان دست آموز خانگی پوزه به زمین بساید حال هر انسان آزاده ای را به هم میزند . ایکاش می شد احمدی نژاد رئیس جمهور مشروع لبنانی ها میشد و قال قضیه را می کند . هم ما راضی بودیم هم آنها

Thursday, October 7, 2010

جنتی جان ، جون مادرت یه بار دیگه بگو ددمنشانه !

چیزی برای اضافه کردن ندارم . فقط خواستم اون صحنه رو یه بار دیگه یادآوری کنم تا لبخندی بر لبان دوستان عزیز منقوش گردد . همین

دوست عزیز ناامیدم با شما هستم ! همراه شو

با شما هستم دوست عزیز که از آینده ایران دست شسته ای و فکر می کنی که با وضعیتی که بوجود آمده هرگز راه به سعادت و سلامت نخواهیم برد . با شما هستم که چون می بینی مسائلی چون انواع فسادهای سیاسی ، اخلاقی و اقتصادی دامنگیر مردم شده است ، دیگر نمی توان هیچ امیدی داشت . برایت دو مثال می آورم تا بدانی همه چیز درست می شود و ناامیدی در این اوضاع و احوال هیچ کمکی به هیچکداممان نمی کند . مقدمتاً این را یادآوری کنم که بقول عربها : الناس علی دین ملوکهم . یعنی مردم همان راهی را پیش میگیرند و پیشه می کنند که حکام مملکتشان می روند . پس اگر فسادی هست - که هست - باید ریشه آن را در سیستم نظام کنونی و شاید نظامهای پیشین ) جستجو کرد . و اما نکات من :
1 - از زمان اشغال عراق توسط قوای نظامی خارجی ( بدون قضاوت در مورد درستی یا نادرستی آن ) تاکنون دو انتخابات انجام شده است . کافی است نتایج این دو انتخابات را با هم مقایسه کنید تا بدانید که مردم بالاخره راه خود را پیدا میکنند و در قالب یک نظام حتی شبه دموکرات و با داشتن احزابی که از نظر سیاسی کم مایه و گاه بی مایه هستند ، می توانند اشتباهشان را جبران کنند . اقبالی که مردم عراق در مقایسه با دور قبل به ایاد علاوی نشان دادند کاملاً بیانگر آن است که در شرایط آزاد ، مردم از دخالت مذهبیون و احزابی که مبنای مذهبی ( و نه سیاسی ) دارند در سیاست حمایت نکرده و راه را از چاه تشخیص می دهند . پس باید امیدوار بود که مردم ایران نیز بالاخره روزی به این تشخیص خواهند رسید ( یا شاید همین الان هم رسیده باشند که البته بنظر من هم رسیده اند ) که زمام امور را باید به کشانی سپرد که به اصول و قواعد بازی سیاسی اعتقاد دارند و نگرش ایدئولوژیک خود را در سیاست دخالت نمی دهند .
2 - یادتان است که تا همین چند سال پیش ، سیگار کشیدن یک امر کاملاً طبیعی بود و کسی با آن مشکلی نداشت ؟ یادتان است که براحتی در اتوبوسهای بین شهری و حتا تاکسی ها و خودروها و ادارات و خانه ها سیگار کشیده میشد و کسی توجه نمی کرد که مثلاً آن بچه کوچک چه گناهی کرده است که باید یک شبانه روز در اتوبوس تهران - بندرعباس دود سیگار به خوردش داده می شود ؟ چه شد ؟ بناگاه و طی فقط چند سال ، ورق برگشت و شد این چیزی که الان می بینید ! دیگر کسی حتا به خودش جرأت هم نمی دهد که در هیچ مکان سرپوشیده عمومی دست به سیگار ببرد ؟ مگر این مردم همان مردم نیستند ؟ من می گویم بله ! این مردم همان مردمند ولی با آموزش و تبلیغ درست می توان همه کارها را به سامان رساند و بهینه کرد . نظیر همین اتفاق می تواند در بسیار از عرصه های دیگر زندگی اجتماعی که ما - مردم - گرفتار عادات زشت شده ایم ، عیناً تکرار شود و ظرف مدت کوتاهی با عوض کردن قواعد بازی و آموزش صحیح ، بسیاری از ناملایمات و نابسامانی های کشور اصلاح شده و در جهت صحیح هدایت و رهبری شوند .
بیایید امیدوارانه تر از همیشه به اینده کشورمان بنگریم و برای بهبود اوضاع تلاش کنیم ، چرا که همه ی ما نسبت به آینده فرزندانمان مسئولیم . زنده باد آزادی ، پاینده ایران

Wednesday, October 6, 2010

در محیط استبداد ، صحبت از رفراندوم همچون تابش نور بر تاریکی مطلق است

نقل است که می گویند " ظلمت و تاریکی ، هر چه سنگینتر باشد ، در مقابل کوچکترین تابش نور ، شدیدتر می شکند " . در ایران امروز که از استبداد دینی رنج می برد و فساد و تباهی به جایی رسیده است که پایه های اسقلال و تمامیت کشور را به لرزه در آورده است ، تکرار درخواست رفراندوم ، مانند کورسوی شمعی است که با همه کوچکی اش می تواند دیو ظلمت را به یک باره فرو ریزد و از بین ببرد . شعار رفراندوم بایستی به اصلی ترین شعار امروز مردم ایران و همراهان جنبش سبز آزادیخواهی ایران مبدل گردد و همگان از هر فرصتی استفاده کرده و بر اصل رفراندوم تکیه و تأکید کنند . در این میان ، نقش پیشروان جنبش بسیار سازنده است و آنان با دست یازیدن به این شعار می توانند به بهترین وجهی اتحاد نیروهای جبهه خود را تضمین کنند . این شعار می تواند حتا در میان ایرانیان خارج از کشور نیز مؤثر واقع شده و آنان را بیش از پیش با هم متحد کرده و ارکستر مخالفت را رژیم را هماهنگ نماید . واقعیت آن است که در میان مخالفین جمهوری اسلامی کسی نیست که با اصل انجام رفراندوم ( برکناری جمهوری اسلامی و جایگزینی آن با یک حکومت مردمی و با تکیه بر رأی واقعی مردم ) مخالف باشد و این نکته می تواند سکوی پرتاب مبارزات ایرانیان به هدف نهایی که همانا آزادی ایران است ، باشد . بنابراین بر همگان لازم است که شعار رفراندوم را سرلوحه کار خود قرار داده و با تکرار آن در داخل و خارج ، دنیا را متوجه این واقعیت سازند که جمهوری اسلامی ، نماینده و مطلوب مردم ایران نیست . زنده باد آزادی ، پاینده باد ایران . پیش بسوی رفراندوم برکناری رژیم جمهوری اسلامی