حوادث مصر آنچنان به سرعت و پرشتاب پیش می رود که کسی نمی تواند ادعا کند باصطلاح آپدیت است ! هر لحظه واقعه ای و اتفاقی جدید رخ می دهد و کسی نمی داند چند ساعت بعد چه اتفاقی خواهد افتاد . ممکن است همین الان که من دارم این سطور را می نویسم مبارک از مصر فرار کرده باشد و معادلات سیاسی در آنجا و در منطقه به شکلی کاملاً جدید درآید . به هر حال هر اتفاقی که بیفتد ، مصر هنوز مصر است و مردم نیز هنوز همان مردمند . این فقط قدرت است که جابجا می شود و من شخصاً امیدوارم که این جابجایی قدرت به بهترین شکل ممکن و به دست با کفایت نمایندگان واقعی مردم بیفتد . از همه این حرفها گذشته آنچه در این میان - به نظر من - قابل توجه است این است که ارتش در کشورهایی مانند تونس و مصر به رغم داشتن حکومتهایی دیکتاتوری و چند ده ساله ، کماکان یک نهاد ملی با قی مانده و به ابزار قدرت نمایی و اعمال زور از جانب دیکتاتوران بدل نگشته است . در واقع ، فرماندهی ارتش که شامل افسران قسم خورده است - چه در تونس و چه در مصر - خود را و اعتبار ملی اش را فدای قدرت متزلزل بن علی و مبارک نکرد . اگر چه نیروهای امنیتی بخصوص در مصر از هیچ جنایتی فروگذار نکردند ( که این از ویژگیهای بارز همه دیکتاتورهای جهان است که برای خود ارتش شخصی دارند و نمونه هایش را میتوان در کره شمالی ، ایران ، عراق سابق ، سوریه ،رومانی در زمان چائوشسکو و حتا آلمان هیتلری سراغ گرفت ) ولی ارتش تلاش کرد با حفظ جایگاه میانه ، حداقل از دخالت مستقیم در سرکوب مردم خودداری کند و به نوعی سپر بلا میان مردم و نیروهای امنیتی شود . این را گفتم چون می دانم ارتش ایران ( و حتا بدنه اصلی سپاه پاسداران ) نیز از نیروهای میهن پرست و مردمی تشکیل یافته و رضایت نمی دهد که تبدیل به ابزار حفظ قدرت دیکتاتور گردد . امیدوارم همه ما از آنچه در مصر اتفاق می افتد درس بگیریم و در آینده ای نه چندان دور با تکیه بر قدرت یک ارتش مردمی ( و نه دولتی ) تومار دیکتاتور را در این سوی خاور میانه نیز در هم بپیچیم . اندکی صبر .... سحر نزدیک است
No comments:
Post a Comment