Wednesday, February 29, 2012

شناسنامه ام گم شده ، اس ام اس داده که تا شنبه هم پیدا نمی شه ! مملکته داریم ؟

برگرفته از یک اس ام اس بامزه

فراموش نکنید! این کاندیداها همان کسانی هستند که فردا می خواهند در مجلس فریاد "مرگ بر موسوی" سر بدهند

همه بی کفایتی ها و مزدور بازی ها و بی شرافتی هایی که باصطلاح نمایندگان مجلس شورای اسلامی تاکنون از خود نشان داده اند به یک طرف، داستان شعار دادن در صحن مجلس که "مرگ بر موسوی و کروبی و خاتمی" به یک طرف ! هرگز نمی توانم به خودم بقبولانم که باز هم کسی به نام من و با رأی من به مجلس برود که فردا از این اراذل و اوباش گیری راه بیندازد

Tuesday, February 28, 2012

وزیر ارشاد : چون مجوز فیلم را ما صادر می کنیم پس جایزه اسکار حق ماست

وزیر ارشاد نظام ولایت فقیه که در وقاحت و پررویی چیزی ار رهبر و رئیس جمهور و سایر مزدوران رژیم کم ندارد ، ادعا کرده است که موفقیت فیلم جدایی نادر از سیمین روندی بوده است که از صدور مجوز در وزارت ارشاد شروع شده است . احتمالاً منظور ایشان که از گند پراکنی های مسئولین سینمایی تحت امرشان بی خبرند، این بوده  است که لابد چون مجوز فیلم را وزارت ارشاد صادر کرده است پس مستحق اصلی جایزه اسکار ایشان هستند . مطمئناً هم ایشان قصد دارند جایزه را به رهبرشان تقدیم کنند و بمانند یک سگ وفادار خود را نشان دهند

Monday, February 27, 2012

آقای خامنه ای ! به این پرسش ساده پاسخ دهید

چرا همه دنیا و از آن مهمتر همه ایرانی ها حرفهای اصغر فرهادی را که حتا یک رأی مردم را نیز نگرفته است، جدی می گیرند اما هیچ کس سخنان کسی را که ادعا می کنید 63 درصد مردم به او رأی داده اند جدی نمی گیرد ؟

Saturday, February 25, 2012

مگر در افغانستان قرآن نسوزانده اند! پس چرا هیچکس در جمهوری اسلامی عین خیالش هم نیست ؟

چند روز است که یک خبر مانند صاعقه و زلزله افغانستان را گرفتار کرده است ! به عمد یا به اشتباه تعدادی قرآن در یک پایگاه نظامی آمریکا آتش زده شده است . به رغم چندین بار عذرخواهی توسط مقامات مختلف نظامی و سیاسی آمریکایی، تاکنون دهها افغان توسط نیروهای انتظامی و پلیس افغانستان کشته شده اند . نمی دانم اسم این کار را حمیت مذهبی بنامم یا خریت و حماقت اما آن چه در این میان بسیار جالب توجه است سکوت و بی عملی اوباش و مزدوران ولی فقیه است . منظورم  همان کسانی است که با کوچکترین حرکت - به ظاهر ضد دینی - در هر کجای دنیا بصورت خودجوش به خیابانها می ریزند و سفارتخانه می گیرند و کفن می پوشند و به ثبت نام نیروهای انتحاری  می پردازند ... به راستی کجایند این اوباش این روزها ؟

Thursday, February 23, 2012

آقای سردار نقدی ! خجالت نکش، به یکباره به " نمایندگان انتخابی " هم پیشاپیش تبریک بگو

حال که سردار نقدی پیشاپیش به ملت ایران! بابت شرکت بینظیرشان در انتخابات دوازدهم اسفند تبریک گفته اند می خواستم به ایشان بگویم که نیازی نیست چیزی را پنهان کنند، اصلاً نیازی نیست خجالت بکشند ... بهتر است از همین الآن به همه نماینگان انتخابی مردم ( که لیست شان را احتمالاً امام زمان از قبل تعیین کرده و به رهبرشان تحویل داده اند ) نیز تبریک بگویند که در سال جهاد اقتصادی، در مصرف کاغذ و قلم نیز صرفه جویی کرده باشند

Wednesday, February 22, 2012

جداً امیدوارم دست جمهوری اسلامی توی تصادف قطار در آرژانتین دیگه نباشه !

وقتی خبر رو دیدم که یک قطار توی آرژانتین تصادف کرده و بیشتر از 50 نفر کشته شدن اولین چیزی که به ذهنم رسید این بود که نکنه این یکی هم زیر سر جمهوری اسلامی باشه ! آخه این روزا هر اتفاقی توی هر کجای دنیا می افته از هند و گرجستان گرفته تا آذربایجان و تایلند و آمریکا و ... یه جورایی به نظام ولایت فقیه مربوطه ! بخصوص که همین اخیراً هم خامنه ای همه دنیا رو تهدید کرده بود، می ترسم اینا جدی جدی کار دست مملکت بدن

Friday, February 17, 2012

زمانی که لازم بود اصلاحات کنیم، انقلاب کردیم. حال که نیاز داریم انقلاب کنیم همه شده ایم اصلاح طلب ! مملکته داریم؟

پس از گذشت سی و سه سال از وقوع انقلاب اسلامی حتا رادیکالترین کسانی که آنزمان در جریان انقلاب بودند و پس از آن مصدر امور شدند به این نتیجه رسیده اند که انقلاب آخرین و نالازم ترین کاری بود که باید انجام می شد و می توانست با اندکی اصلاحات اوضاع را متحول کرد و ایران را به سمت آزادی و جمهوری رهنمون شد. حال که رژیم جمهوری اسلامی ( یا در واقع همان نظام ولایت فقیه ) به فاسدترین وضع خویش درآمده و هیچ افقی از اصلاح در آن دیده نمیشود و همه تلاش ها برای اصلاح آن به بن بست رسیده است به یکباره همه اصلاح طلب شده ایم و نسخه سکوت و اعتراضهای سوتکی صادر می کنیم . براستی کیست که شهامت داشته باشد که بگوید کجای این رژیم را می توان اصلاح کرد و چگونه ؟ به همین سادگی

Thursday, February 16, 2012

در مجمع عمومی سازمان ملل اتفاق افتاد : 12 کشور از کشتار مردم سوریه حمایت کردند !

طرح پیشنهادی اتحادیه عرب برای محکومیت جنایت رژیم بشار اسد ( همان طرحی که هفته قبل در شورای امنیت سازمان ملل با رأی وتوی روسیه و چین مواجه شد و ناکام ماند ) در مجمع عمومی سازمان ملل به رأی عمومی گذاشته شد و با رأی قاطع کشورهای جهان مورد تءیید قرار گرفت . اگر چه مصوبات مجمع عمومی هیچگونه بعد اجرائی ندارد ( که البته در جای خود بسیار باعث تأسف است و حتمن بزودی و در جریان بازنگری ساختار سازمان ملل باید حتمن مورد بازنگری قرار گیرد ) اما حداقل نشان داد که وجدان جامعه جهانی هنوز بیدار است و دنیا جنایات رژیم بشار اسد را بر نمی تابد . جالبتر آنکه 12 کشور به این طرح رأی منفی دادند که حتمن در اسناد سازمان ملل ثبت و ضبط خواهد شد و بر مردم سوریه است که در فردای آزادی کشورشان در مورد نحوه ارتباط با رژیم ها ( و نه ملت ها ) ی این کشور ها تصمیم گیری کنند. این کشورها که شامل روسيه، چين، ايران، ونزوئلا، کره شمالی، نيکاراگوئه، بوليوی، اکوادور، بلاروس، زيبمابوه، کوبا و خود سوريه بودند ، در واقع نشان دادند که نه تنها از کشتار مردم سوریه هیچ گله و شکایتی ندارند بله عملاً از آن حمایت می کنند . دردناکتر اینکه نام کشور ما نیز در شمار کشورهای حامی جنایات رژیم بشار اسد است . بر ماست که هر چه زودتر در صدد پاک کردن کارنامه جنایتبار جمهوری اسلامی برآمده و نام نامی کشورمان را به جایگاه واقعی آن که همانا صلح دوستی و احترام به عزت و شرف و انسانیت انسان هاست برگردانیم

Wednesday, February 15, 2012

ای کسانی که ایمان آورده اید ! آیا براستی خودتان هم می دانید کی، چرا و چگونه ایمان آوردید ؟

روی سخنم در این نوشتار کوتاه با کسانی است که ایمان آورده اند یا فکر می کنند در زمره ایمان آورندگان هستند و می خواهم چند پرسش بسیار ساده و منطقی از ایشان بپرسم : 
ای کسانی که ایمان آورده اید! آیا زمانی که داشتید ایمان می آوردید زنده و به هوش و سرحال بودید ؟
ای کسانی که ایمان آورده اید! آیا خودتان فهمیدید دارید به چه چیزی ایمان می آورید ؟
ای کسانی که ایمان آورده اید! آیا خودتان ایمان آوردید یا ایمان را برایتان آوردند ؟
ای کسانی که ایمان آورده اید! آیا موقعی که داشتید ایمان می آوردید به اندازه خریدن یک جوراب به شما وقت دادند که فکر کنید ؟
ای کسانی که ایمان آورده اید! آیا هرگز با خودتان اندیشه کرده اید که ممکن است یک در یک میلیون ممکن است این چیزی که به آن ایمان آورده اید همان چیزی نباشد که عقل خودتان می پسندد ؟
ای کسانی که ایمان آورده اید! آیا به انتخاب دیگری هم دادند یا مجبور بودید بین یک چیز همان یک چیز را انتخاب کنید و به آن ایمان آورید ؟
ای کسانی که ایمان آورده اید! آیا هرگز در انتخابات مجلس خبرگان قم شرکت کرده اید که در آن فقط مجبور به انتخاب یک دایناسور باشید ؟
ای کسانی که ایمان آورده اید! آیا احساس نمی کنید شخصیت و هویت انسانی تان به مسخره گرفته شده است ؟
و در خاتمه اینکه، ای کسانی که ایمان آورده اید! از همه این حرفها گذشته، آیا حال که بزرگ و "عقل رس" شده اید خوشحالید که در مهمترین انتخاب انسانی تان هیچ مشارکتی نداشته اید ؟

Tuesday, February 14, 2012

فردا ( 26 بهمن سابق ) نیز مصادف است با 25 بهمن! پس فردا و روزهای بعد نیز همینطور، ایران هم فقط تهران نیست .

تقویم را باید از نو نوشت : هر روز را اگر تبدیل کنیم به 25 بهمن می توانیم امیدوارم باشیم که داریم به سمت آزادی می رویم ، اگر 25 بهمن فقط یک روز در سال باشد و فقط در تهران برگزار شود راه به بیراهه می رویم یا در بهترین حالت داریم درجا می زنیم ... تقویم های جدید درست کنیم که در آن همه روزها 25 بهمن است تا روزی که بتوانیم با خیال راحت به تقویم واقعی برگردیم : روز آزادی ایران
سه شنبه : 25 بهمن مصادف با 14 فوریه
چهارشنبه : 25 بهمن ( 26 بهمن سابق ) مصادف با 15 فوریه
پنجشنبه : 25 بهمن ( 27 بهمن سابق ) مصادف با 16 فوریه
 جمعه : 25 بهمن ( 28 بهمن سابق ) مصادف با 17 فوریه
 شنبه : 25 بهمن ( 29 بهمن سابق ) مصادف با 18 فوریه
یکشنبه : 25 بهمن ( 30 بهمن سابق ) مصادف با 19 فوریه
دوشنبه : 25 بهمن ( 1 اسفند سابق ) مصادف با 20 فوریه

...

دردناک اما واقعی : آ سید علی ! آسوده بخواب تا 25 بهمن سال آینده ... ما رفتیم تا ولنتاین بعد

دردمندانه باید اعتراف کنیم که اگر میزان و معیار انقلاب و جنبش ، حرکتی است که در تونس و مصر و لیبی و این روزهای سوریه گذشت و می گذرد، ما ایرانی ها کلاً باید بریم جلو بوق بزنیم ! همه هم و غم مان را در موسوی و کروبی خلاصه کرده ایم و انگار هیچ درد دیگری نداریم ... هیچ دو نفرمان با هم توافق ندارند و دائم دارند توی سر همدیگر می زنند ... وقتی پای دلار و ارز و این حرفها می شود تمام هوش و حواسمان به آن سمت می رود و اجازه می دهیم براحتی بازیچه مان کنند و مانند عروسک خیمه شب بازی به جان هم بیندازندمان ... رهبران مان به فکر چیزی بالاتر از اجرای بدون تنازل قانون اساسی نیستند و وقتی بر اساس همان قانون اساسی و اصل ولایت فقیه آن ، توسط نیروهای منتسب به ولی فقیه حصر و حبس می شوند ، اعتراض می کنیم . اشکال از کجاست ؟ راحت طلبی ما یا قدرتمندی دشمنان مان ؟ اینکه حتا نتوانیم یک شب را بیرون از خانه به صبح برسانیم باید اجازه دهیم و صب کنیم نسل بعدی مان بیاید و کاری بکند . تمام رستوران های تهران که انگار تنها شهر ایران است و قرار است به تنهایی انقلاب کند و رژیم را سرنگون سازد! برای شب ولینتاین رزرو شده است آنوقت ما مانده ایم که به فکر 25 بهمن باشیم یا به فکر عشقمان و روز عشاق ... به هر حال هر چه هست فعلاً باید بنشینیم و تحولات منطقه را نظاره کنیم و دست به دعا باشیم تا مگر سیاست های احمقانه رژیم و تهدیداتی که هر روز بیش از روز قبل دارد منافع سیاسی و اقتصادی خارجیان را مورد هدف قرار می دهد ، به جایی برسد تا از روی محبت  بیایند و به کشورمان حمله کنند و از قبل این جنگ بتوانیم رژیم را عوض کنیم ... واقعیت تلخ آن است که از درون هیچ جنگی نمی توان به آزادی و دموکراسی دست یافت و واقعاً باید آقای خامنه ای گفت : آ سید علی ! آسوده بخواب تا 25 بهمن سال آینده ... ما رفتیم تا ولنتاین بعد

Monday, February 13, 2012

نامه سرگشاده به کلیه فعالین سیاسی مخالف رژیم جمهوری اسلامی: کمپین درخواست برای تحریم رسانه ای رژیم را راه اندازی کنید !

به کلیه فعالین سیاسی مخالف رژیم جمهوری اسلامی در داخل و خارج از کشور که صدایشان به گوش جهانیان می رسد
اینک که کشور ما به لطف ویرانگری جمهوری اسلامی مواجه است با شدیدترین انواع تحریمهای اقتصادی و اینک که هر روز بیشتر از روز قبل صدای کوبیدن بر طبل جنگ توسط تندروان در دوسوی مرز شنیده می شود بر همه ماست که برای نجات میهن از هیچ فعالیتی دریغ نکنیم . اینک که اقتصاد کشور بطرز روزافزونی ورشکسته شده است و کمر مردم زیر بار فشار تحریم روزبروز بیشتر خم می شود و اینک که ادامه حیات جمهوری اسلامی، کشور را به آستانه ویرانی و تباهی کشانده است، بر همه مخالفین این نظام دیکتاتوری است که فریاد حق طلبی مردم ایران را با صدای بلندتر بگوش جهانیان برسانند و ضمن توجه دادن افکار عمومی جهانی به وضعیت وخیم و اسفبار زندگی در ایران، از مجامع و دولت های جهان بخواهند تا صفحه دیگری از تحریم را پیش روی نظام ولایت فقیه حاکم بر ایران بگشایند . حال که جمهوری اسلمی به انواع و اقسام روش ها دست یازیده تا دسترسی مردم ایران را به اطلاعات محدود و محدودتر کند چرا باید خود بتواند از همه امکانات فنی جهان استفاده کرده تا به تبلیغ خود بپردازد و با انواع و اقسام روشها، افکار عمومی جهانیان را مورد حمله های تروریستی قرار دهد؟ انواع و اقسام کانالهای تلویزیونی رسمی و غیر رسمی جمهوری اسلامی هر روز بیش از روز قبل بر دامنه هجمه فرهنگی این رژیم افزوده و به رواج بنیادگرایی، جهالت و تنفر می پردازند و در زیر لوای مذهب، بیشترین جفا را در درجه اول به همان مذهب نموده و همزمان از سرمایه های ملی کشور به نفع تبلیغ افکار انحرافی و مخرب خود می پردازد! بر شماست تا صدای فریاد هم میهنان خود باشید و جهانیان را اقناع کنید تا راه را براین هجمه فرهنگی رژیم ببندند. جمهوری اسلامی نشان داده است که هیچ سنخیتی با مقوله اطلاع رسانی آزاد ندارد و کلیه مسیرهایی را که ممکن است مردم ایران از طریق آنان بتوانند به اطلاعات آزاد دسترسی پیدا کنند بسته است. بستن اینترنت به روی مردم و پخش انواع و اقسام پارازیت بر روی کانالهای ماهواره ای که حتا در بسیاری موارد، سلامتی مردم را به شکل جدی مورد تهدید قرار داده است تنها بخشی از روشهای فاشیستی نظام برای تضمین بقای خویش است. همزمان، همین نظام دارد بیشترین بهره را از مقوله اطلاع رسانی و امکانات فنی جهانیان برای تبلیغ افکار انحرافی خود میبرد. منصفانه نیست که این مسیر بیش از این به روی نظام باز باشد. راه اندازی کمپینی جهت توجه دادن جهانیان به این وضعیت اسفبار و تشویق مجامع به یک اقدام قاطع کمترین کاری است که اکنون باید توسط مخالفین نظام از هر قبیله و حزب و اندیشه سیاسی که هستند، انجام پذیرد. بدیهی است این سلسله تحریم ها نه تنها اثری بر مردم داخل نخواهد داشت بلکه آنان را در ادامه راه با امید بیشتر به پایان بخشیدن به حیات این نظام کهنه پرست و فاشیستی به میدان مبارزه خواهد کشاند و از حیف و میل شدن بیش از پیش سرمایه های ملی شان جلوگیر خواهد کرد. سکوت و بی عملی امروز شما، مسئولیتی سنگین برای شما به بار خواهد آورد که در فردای ایران آزاد قطعاً از عهده پاسخگویی به آن بر نخواهید آمد
امضاء - یک ایرانی

Wednesday, February 8, 2012

روز 25 بهمن واسه هیشکی بیرون نیاین ! واسه اینکه در آینده شرمنده بچه هاتون نباشین بیاین بیرون

این جمله رو از یه پیرمرد شنیدم ، خیلی به دلم نشست ! خواستم با شما هم در میون بزارم

Friday, February 3, 2012

هر چه وحشیگری در مصر و لیبی بیشتر میشه، بیشتر به "بیداری اسلامی" باور می کنم

آنچه همه دنیا بهار عرب می نامیدش و رهبر فرزانه جون اینا میگفت بیداری اسلامیه داره کم کم تقش در میاد ! توی مصر ملت افتادن به جون هم و فقط یه فقره تو یه بازی فوتبال 74 نفر رو آش و لاش کردن و چند صد نفرم راهی بیمارستان که خیلیاشون حالشون وخیمه ... فرداش هم ریختن توی میدون التحریر و بزن بزن و پلیس بازی و چند نفر دیگه کشته شدن ! توی لیبی همه که از همون اولش معلوم بود با اون بلایی که سر قذافی ( بعنوان یک جنایتکار، اما دست و پا بسته ) آوردن و حالا هم هر روز از اینور و اونور معلوم میشه که چجوری افتادن به جون هر کسی که دستشون می رسه و شکنجه و کشتن و اعدام انقلابی و بی قانونی و ... یه نمونه ش هم اینکه یه دیپلمات سابق که قبلاً تو فرانسه بوده گرفتن و ظرف 24 ساعت زیر شکنجه کشتنش و حالا بعد از یه ماه خبرش درز کرده! خلاصه اینکه بقول قدیمی ها : تو خود حدیث مفصل بخوان از مجمل ... واقعاً داشتم فکر می کردم اگه قراره اینجوری باشه بهتره ما هم اسم این جنبش ها رو همون بیداری اسلامی بزاریم چون بویی از بهار و مدنیت و آزادی و دموکراسی و قانونمندی و حقوق بشر و اینا نمیاد ... حالا مصر و لیبی به درک ! من نگران اینم که نکنه فردا ما هم گرفتار همین کثافتکاری ها و وحشیگری ها بشیم ! براستی چه تضمینی وجود داره که این بلاها سر مملکت ما نیاد دوباره ؟

آ سید علی ! اینجوری که داریم پیش می ریم، واسه شما دیگه از مقوا هم خبری نیست ها ! از ما گفتن بود

باز هم خمینی ! حداقل اینقد احترام واسه ش مونده بود که یه چهار تا تیکه مقوا حرومش کنن ... میترسم اینجوری که داریم پیش می ریم سر این یکی آغا دیگه نه از احترامه خبری باشه، نه از مقوا